نجفی| قطعا خبرهای تلخ همیشه مخاطب بیشتری دارد؛ خبرهایی که با نگاه اول به تصاویرش میتواند بهراحتی «آه و اندوه» را از نهاد جمعیت بزرگی خارج کند و بالطبع، انتشار و باورش هم خیلی زودتر از سایر انواع خبرها اتفاق میافتد.
کافی است نگاهی به اخباری که از مناطق محروم و کم برخوردار منتشر میشود بیندازیم تا ببینیم اغلب مشکلات و خواستهها مدام دارد تکرار میشود و حالا میتوان به قطعیت گفت که «تکرار» یکی از مولفههای اصلی اخبار اینچنینی است.
حسابش را بکنید همین اخبار از نواحی برخوردار و مرفه منتشر شود؛ بلافاصله گروهی برای پیگیری و رفع آن دست به کار میشوند. از طرف دیگر در مناطق اینچنینی آدمهای کمی به این حوزه علاقهمندند؛ آنهایی که از جنس خود اهالی میدانند مشکلات واقعی از کجا نشئت میگیرد.
بارها و بارها برخی شهروندان منطقه ۶ بهخصوص در مناطق محروم با شوق و ذوق بسیار برای ما سوژه و مطلب میفرستند و پیگیر مشکلاتشان میشوند. این شهروندخبرنگاران حتی در مواقعی، بهتر از یک مسئول، راهکار حل مشکل را ارائه میکنند. روز خبرنگار، بهترین موقع است تا از دغدغههایشان در حوزه اطلاعرسانی صحبت کنند و اینکه فکر میکنند چگونه میتوانند اخبار را آنطورکه درست و حقیقی جلوه کند، منتشر کنند و درکنارش پیگیر حل مشکل هم باشند. این دوستان بیشتر از خودِ خبر، «پیگیری» را مهمترین و بهترین راه برای حل مشکل میدانند.
علی میرزایی، عطاری دارد. نزدیک ۴۲ سال سنش است و ساکن محله کشاورز است. حرفهای او درباره اخبار منتشرشده از محلهاش، گویای خیلی از مسائل است؛ «متاسفانه الان هر چه خبر در روزنامه میبینیم، از زوایای منفی به آن پرداخته شده است و اتفاقات ناگوار را پوشش دادهاند. حدود ۴۰ سال است که در این محله زندگی میکنم. باور کنید طوری شده که مردم میترسند اسم محله را ببرند. فکر میکنند اگر بیایند اینجا اطرافشان پر از دزد و قاچاقچی و معتاد است. وقتی فردی روزنامه را باز میکند و میبیند بیشتر اتفاقات بد در یک محله و منطقه خاص رخ میدهد، ناخودآگاه در فرد ذهنیت بدی درباره آن محله شکل میگیرد. میخواهم بگویم بعدش چه؟ یعنی باید اجازه بدهیم از یک محله چهرهای بد و خشن نشر پیدا کند؟»
میرزایی سراغ مسئولان هم میرود. ظاهرا در مناطق اینچنینی مسئولان، رکن اصلی اخبار و حل مشکل هستند. اما نوع مواجهه آنها با مشکلات چگونه است؛ «یکی از مسئولان برای بازدید میآید اینجا؛ به اسم منطقه و مجموعه هم میآید. طولانی هم بازدید میکند و طوری همهچیز را بررسی میکند که همه امیدوار میشوند به اینکه همین فردا مشکل حل میشود. عکاس و خبرنگار هم همراهشان میآید؛ من خودم بارها درباره مشکلات با تکتک آنها حرف زده و کامل توضیح دادهام ولی سودی نداشته است. اتفاق خاصی نیفتاده. واقعا دوست دارم بروم و ببینم بودجههای حاشیه شهر دقیقا کجا و چگونه هزینه میشود.»
شاید هم عدهای فکر کنند مگر در این مناطق، زاویه دیگری هم برای پرداخت به موضوع وجود دارد. میرزایی میگوید اتفاقا این محلات، استعدادهایی در خود دارد که در سایه اخبار سیاه و خشن بعداز چند روز محو و به فراموشی سپرده میشوند؛ «در همین محله خودمان اگر اشتباه نکنم خانوادهای داریم که همه اعضایش میتوانند انگلیسی صحبت کنند. چرا این ظرفیتها دیده نمیشود؟»
علی مداح، دیگر شهروند-خبرنگار منطقه ماست که خودش، هم عکاس است و هم فیلمبردار. او اعتقاد دارد اخبار باید حقیقت داشته باشد حتی اگر تلخ باشد؛ «فکر میکنم موضوع این نیست که این اخبار از مناطق محروم گاهی موجب تحقیر آنها میشود یا حتی سیاهنمایی است؛ موضوع اصلی این است که این اخبار آیا همانطورکه باید، هستند؟ حقیقت دارند؟ این مناطق بیشتر از سایر مناطق میتواند مورد سوءاستفاده تبلیغاتی قرار گیرد؛ یعنی شخصی یا مسئولی میآید به هر بهانهای از اینجا بازدید میکند، چهار تا عکس هم میگیرد ولی بعد خبری از او نیست! میماند عکسها و صحبتها. بعد که میرویم، میبینیم اصلا موضوع چیز دیگری بوده و آنها مطلب دیگری مطرح کردهاند.»
مداح میگوید مهمترین نکته «پیگیریکردن» اخبار است و اینکه نگذاریم موضوع بهراحتی فراموش شود؛ «سوژهای را خود شما در نشریهتان پیگیری کردید که بعدش مشخص شد اشتباه مهندسی است! کال امیرآباد را میگویم. یعنی برای این اشتباه، یکمیلیارد هزینه شده و مسئول مربوط میگوید بهزودی حل میشود، اما تا الان که خبری نشده است.
به همین راحتی یک موضوع به این مهمی فراموش میشود و دیگر کسی پیگیرش نیست. یک دلیلش میتواند این باشد که شما دنبال اخبار جدید و بهروز میگردید، اما این هم نافی پیگیر هفتهبههفته موضوع به این مهمی نیست. نهایتش باید این باشد که بنویسید ما پیگیری کردیم ولی فلان مسئول جواب نداد. یعنی میتوان به مردم همه حقیقت را گفت. اگر مسئولی دنبال این پیگیریها باشد، اشتباهش را تصحیح میکند ولی آنهایی که از طرح این موضوعات و پیگیریها ناراحت میشوند، بیشتر جاهطلب هستند تا یک مدیر.
علیزاده، دیگر شهروندخبرنگار منطقه ماست که مانند دیگران، پیگیر اخبار محله است و در سوژهیابی و نوشتن گزارش به ما کمکهای بسیار میکند. او برخلاف دیگران معتقد است انتشار آمار و ارقام میتواند ذهنیت مردم را درباره مناطق محروم تغییر دهد؛ «ما هم مثل دیگر مناطق، ضعفهایی داریم ولی دلیل اصرار روی این ضعفها را متوجه نمیشوم. اتفاقا ما در برخی موارد از خیلی جاها جلوتر هستیم؛ مثلا تعداد مساجد ما بهنسبت خیلی از مناطق بیشتر است. ولی کسی نمیآید اینها را عنوان کند.» جالبترین توصیف علیزاده، آنجایی است که میخواهد از معتادان و نحوه پوشش اخبار آنها بگوید؛ «شما فکر میکنید چرا معتادان اینجا بیشتر دیده میشوند و جاهای دیگر نه؟
به این دلیل که معتادان بالاشهری، جا و مکان و باغ دارند و هیچکس آنها را نمیبیند ولی معتادان اینجا جایی ندارند و همه آنها را میبینند. از طرف دیگر، متاسفانه یکی از مشکلات بزرگ مناطق محروم، این است که آنها مطالبهگر نیستند. این مسئله میتواند هم به سطح فرهنگی و اجتماعی برگردد و هم به گرفتاریهای اقتصادی مربوط باشد.»
اما علیزاده، موضوع دیگری نیز برای نبودن رغبت در اهالی مناطق کمبرخوردار برای پیگیرینکردن مشکلاتشان مطرح میکند که البته میتوان آن را به خیلی از مناطق تعمیم داد؛ «خطرناکترین اتفاق میتواند آنجایی رخ دهد که شما پیگیربودن را ناکارآمد و بیفایده بدانی. متاسفانه این موضوع در برخی مکانها رخ میدهد و تاثیر منفی روی فرد میگذارد؛ یعنی میبینی یک بار دوبار سه بار موضوعی را پیگیری میکنی ولی نهتنها اتفاقی رخ نمیدهد و کسی پاسخگو نیست، که به تو میگویند راه افتادهای برای چه؛ از تو بزرگترش هم نتوانسته این موضوع را حل کند! خب شما فکر کن همین موضوع بین اهالی یک منطقه منتشر شود. فکر میکنم «بیانگیزگی» بدترین معضل خبررسانی و پیگیری اخبار در بین اهالی و شاید در کل جامعه ماست.»
«تکرار» هم گاهی میتواند حسوحال اولیه یک موضوع را از بین ببرد؛ اینکه شما هر روز یک موضوع و مشکل را در روزنامه و خبرگزاری ببینی و صرفا به یک ناراحتی و آهکشیدن ختم شود و بعد هم دیگر تمام. اینها حرفهای محمدرضا ساداتی، شهروند خیابان پورسیناست که مطالب شهرآرامحله را دنبال میکند و یکی از منتقدان سرسخت ما به شمار میرود؛ «من فکر میکنم یک جور عصاقورتدادگی در تیتر و مطالب روزنامه شما وجود دارد. غیر از آگاهیرسانی، جذابیت هم باید درنظر گرفته شود. قصد ندارم شما را با دیگر نشریات مقایسه کنم؛ فقط میخواهم بگویم این نشریه به دست یک جوان که میرسد، نباید فکر کند بولتن است یا اینکه دارد یک اعلامیه میخواند!
البته شهرآرامحله انصافا در مواقعی سوژه را خوب میپروراند و خوب هم معرفی میکند و از این نظر حقیقتا رضایتبخش است. نکته دیگر این است که فکر میکنم «تکرار» گاهی میتواند مخرب باشد؛ مثلا من وقتی ۱۰ بار گزارشی از مشکل تعریض خیابان پورسینا در نشریه شما میخوانم، بار یازدهم به این گزارش بیتفاوت میشوم و بعد به مرحلهای میرسم که میگویم فدای سرم! متاسفانه مدتهاست برخی از اخبار این منطقه از اعتبار افتادهاند. البته این مشکل، یک راهحل اساسی دارد که میتواند ذهنیت مردم را تغییر دهد و آن، اینکه شما پیگیر حل مشکل باشید و بعد آن را انعکاس دهید. مردم وقتی میبینند مشکلات درحال برطرفشدن است، خودشان برای طرح موضوع و سوژه به شما مراجعه میکنند و برای یک نشریه چه از این بهتر که مستقیم با مردم ارتباط داشته باشد.»
ساداتی میگوید برعکس آنهایی که دنبال اخبار و گزارشهای کشوری و جهانی میگردند و چنین موضوعاتی را دنبال میکنند، گزارشهای محلی را میخواند و پیگیری میکند و برای بقیه هممحلهایها نیز توضیح میدهد؛ «بارها شده که دوستان از اتفاقی که دو کوچه بالاتر رخ داده خبر نداشته باشند و من ازطریق همین شهرآرامحله باخبرشان کردهام. فکر میکنم ما اول باید از اتفاقات اطراف و محله خودمان باخبر باشیم و بعد دنبال این باشیم که آن طرف دنیا دارد چه اتفاقی میافتد.»
* این گزارش دوشنبه ۱۸ مرداد و شماره ۲۰۹ شهرآرامحله منطقه ۶ چاپ شده است.